دلنوشته
دلتنگی همیشه ازندیدن نیست لحظه های دیدار باهمه زیبایی گاه پرازدلتنگیست که مبادا دیدارشیرین امروزخبرتلخ فردا باشد چه شب تاریکیست حتی جغد هم میترسد اواز بخواند چه شبی است امشب؟ آه به یاد می آورم امشب روزی است که اورفت برای همیشه انگار امروز اول آذرماست از امروز خانه برای همیشه تنهاست سکوت شب را هیچکس نمیشکند اشک بریز آشمان سیل ببار که او رفت بی من ..... ARI AGHAZ DOST DASHTAN AST GARCHE PAIANE RAH NAPIDAST MAN BE PAIANE DEGAR NIANDISHAM KE HAMIN DOST DASHTAN ZIBASTAST
قشنگ یعنی تعبیرعاشقانه اشکال وعشق تنها عشق ترا به گرمی یک سیب میکند مانوس وعشق تنها عشق مرا به وسعت اندوه برد مرا رسان به امکان پرنده شدن ونوشداری اندوه صدای خالص اکسیر میدهد این نوش *Sohrab sepehri*
یک روز شاید یک روز که آفتاب گیسوی نقره ای دماوند پیر را نوازش میکند در یک غریو تند بارانی در یک نسیم نوازشگر جهان یک روز شاید یک روز همراه پرواز پرستوی عاشقی واژه لبخند به سرزمین سوخته من بازگردد....... بر روی سنگفرش زندگیم هنوز جای پای تو میدرخشد وهرازگاهی صدای گامی درآن مرادر آن لحظه بودن باتو میبردوغرق میشوم در ان بهاری که به خزان رسید چه زود گذر بود آن ایام و چه دیر پا بود آن خوشی اینک ناتوان از ادامه راه پنهان در سرابی تنها فقط برای یاد تو می طپد و ارزوی ماندگاریت را دارم دیوار انتظار همچنان ترک خورده ، سوسویی از ان شیار تاریک دل بیمارم را نوازش میدهد خش خش شاخه های عریان با من همنوا شدندتا یادآور دوری وغربتم شوند. تورا میگوییم تورا که نگارم بودیوحالا................؟
همبستری داری که هرصبح باسلام وخنده می دهی به او قول روزهای خوش آینده برو ولی بدون این رسمش نبود ... نمی بخشمت بخاطر تمام خنده های که ازصورتم گرفتی بخاطرتمام اشکهای که بر صورتم نشاندی نمی بخشمت بخاطر دلم که شکستی بخاطر احساسم که پرپرکردی بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی و............... و می بخشمت بخاطرعشقی که در قلبم حک کردی هیچ کس ویرانیم راحس نکرد/وسعت تنهاییم راحس نکرد/درمیان خنده های تلخ من/گریه پنهانیم راحس نکرد/درهجوم لحظه های بی کسی/دردبی کس ماندنم راحس نکرد/آنکه باآغاز من مانوس بود/لحظه پایانیم راحس نکرد درآن سنگرکه میگردد نفس درسینه ام خاموش نمیخواهم کسی ازمردن من باخبرگردد نمیخواهم پدربرهم نهدچشمان بازم را نمیخواهم که مادردرجهان خون وغمی بیند ولی مادر.... اگرروزی عزیزی مهربان آمدزتوپرسید... فلانی کو؟؟؟... بگودرسنگرناکامی حسرت شبی جان داد ولی تاآخرین لحظه همی میگفت: عزیزانم ...... عزیزانم خداحافظ خداحافظ
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |